اینکه به کسی مسئولیتی بدهیم، پیگیریش نکنیم و در حالی که او را به حال خودش گذاشتهایم، انتظار داشته باشیم که کارها به نحو احسن پیش بروند، انتظار گزافی است! حتی اگر کارها، همانگونه که فکر میکنیم هم پیش بروند، باز هم یک طرف معامله، که ما باشیم، کوتاهی کرده و وظایفش را به نحوی که باید انجام نداده است و در این رابطه اصلاً مشخص نیست که طرفِ دیگر کارها را آنگونه که میتوانسته انجام داده باشد.
در دنیای مدرن امروز، هیچ چیز بیشتر از انتخاب حاکمان بر سرنوشت آدمی تاثیر غیرمستقیم ندارد! اینکه «هر کس بر صندلی حکومت تکیه دهد، فرقی به حال من نمیکند»، حتی در دیکتاتورترین حکومتهای دنیا هم، احمقانهترین سخن ممکن است. آنچه را که امروز بنام کشورهای دنیا میشناسیم و آنگونه که هر کدام از آنها را میبینیم، همه را مدیون عملکرد حاکمانشان هستند، و نکته حایز اهمیت اینکه آن کشورهایی به توسعه یافتگی رسیدند و زبان زد شدند که مردم، حاکمان را به حال خود رها نکردند. اصلاً مگر میشود کسی سرنوشت خود را به دستان دیگری بسپارد و پاپی نشود که با سرنوشتش چه میکند؟! اگر چنین کند مسلماً از نااهلان است و تنش همواره در عذاب!
منی که فقط پشت کامپیوترم مینشینم و داد سخن میدهم که باید از دولت مسئولیت خواست و او را پاسخگو نمود، و شمایی که تنها لایک پای این مطلب میگذارید و یا شاید بازنشرش میدهید، وقتی در عمل کاری نکنیم که مسئولین فشار نظارت را احساس کنند، با این تنپروری و تنبلی، بیش از همه به خودمان و آیندهمان ظلم کردهایم.
جامعهای که برای به چنگ آوردن صندلی حکومتیاش، معاملهگران و دلالان به صف میشوند و برای پیشی گرفتن از هم سر و دست میشکنند و پول خرج میکنند، نشان از آن دارد که مردم آن جامعه نظارتی بر منتخبین خود ندارند، و صاحب آن صندلی آزاد است تا هرگونه که بخواهد مرکب براند و جیب پر کند و شاید حداکثر گزندی که بیند غر شنیدن باشد! و بدا به حال آن جامعه! و عجیبتر آنکه مردم چنین جامعهای مدام در زمین و زمان به دنبال مقصر بدبختیها و بدبیاریها هستند، غافل از اینکه پیش از همه به خودشان باید رجوع کنند.
شاید دور از دسترس و رویایی باشد که فکر کنیم عادت چندین ساله را بتوان براحتی تغییر داد و همه کس و همه چیز را مسئولیتپذیر و پاسخگو کرد، اما این فکرِ دور از دسترس بودن، خودش بزرگترین سد است، که اگر با همتی قوی به بدنهاش بکوبیم، فرو خواهد ریخت و آنگاه خواهیم دید که هیچ نشدی را یارای ایستادن در مقابل سیل اراده ما نیست. و اگر خود افسار سرنوشتمان را به دست گیریم، و بجای سوداگران، اندیشمندان را مسند قدرت دهیم، با همت و تلاش و البته اندکی صبر میتوان کشوری آزاد و آباد ساخت…