زندگی همیشه شفاف نیست! گاهی در مسیر زندگی، میان اتفاقاتی قرار میگیرید که مبهم هستند. حوادث ناگواری که شما در مرکز آن هستید و حتی همه شواهد بر علیه شماست.
پروسههای قانونی شروع میشود. کشمکش برای اثبات گناهکار بودن و بیگناه بودن. بکارگیری ترفندهای اعترافگیری. کنار هم قرار دادن پازلها و ارائهی داستانی که هیچ راه فراری از آن نیست. و در این قصه، شما با دستان خالی، تا جایی کشیده میشوید که خودتان هم به شک میافتید، چه برسد به اطرافیانتان.
نتیجهی محاکمه هرچه که باشد، یک چیز تغییر نمیکند: شما دیگر آدم سابق نیستید. انگیزههایتان را از دست دادهاید. حس و حال قبل را ندارید. و ادامهی واکنشهای دیگران، و نگاه متفاوت جامعه موجب میشوند تا بالاخره شما به آدمی تبدیل شویدکه دیگر به خوبی قبل نیست.
باور کنید این اتفاقات پیش میآید. پیشنهاد میکنم برای درک اینگونه تجارب، مینی سریال The Night Of را حتماً ببینید.