همانگونه که میدانید توییتر با محدودیت ذخیرهسازی توییتهای کاربران در سرورهای خود روبهروست و تنها سه هزار توییت ِ آخر اعضا را دخیره میکند که این موضوع برای ما-انسانهای نوستالژیک- کمی ناراحتکننده به نظر میرسد اما میتوانیم با کمک یک راه ساده از همین امروز جلوی این مشکل را بگیریم و همهی توییتهایمان را انبار کنیم.
آراساس نقش اول داستان است.
اول از همه باید آدرس RSS اکانت توییترتان را پیدا کنید ، این آدرس بعد از دیزاین مجدد ِ توییتر دچار تغییراتی شد و به این شکل درآمد :
به جای عبارت ِ Username ،نام کاربری شما در توییتر قرار میگیرد.
یک Gift بدون G!
حتماً با سرویس IFTTT آشنا هستید، سرویسی که به کمک آن میتوانید سرویسهای اینترنتی ِ مختلف را با هم ترکیب کنید.در این سایت عضو شوید تا به مرحلهی بعد برویم.
یک وبلاگ از توییتهای شما
وبلاگی خصوصی در بلاگر یا وردپرس دات کام ایجاد کنید و سپس به سرویس IFTTT دستور بدهید که اگر ِ من توییت جدیدی منتشر کردم آنرا به عنوان ِ پست در این وبلاگ ِ من بفرست.
دستور دادن به IFTTT ساده است،اما باز برای راحتتر شدن کارتان میتوانید از این دستورالعمل استفاده کنید، فقط کافیست آدرس RSS توییترتان و حساب کاربری وردپرس دات کام خود را در آن ویرایش کنید.
توییت در ابرها
ابزارهای IFTTT بسیار زیاد است، شما میتوانید کاری کنید که توییتهایتان علاوه بر وبلاگ، در سایر ِ شبکهها هم ذخیره شوند اما یکی از جذابترین ِ این روشها استفاده از سرویس گوگل درایو است.
طبق این دستورالعمل شما به IFTTT میگویید که توییتهایتان را بر حسب تاریخ ِ انتشار در یک فایل ِ صفحه گسترده (Excel) در حساب گوگل درایوتان ذخیره کند.
به همین راحتی شما میتوانید انباری برای توییتر خود بسازید تا بعداً با دیدن آن خاطرات خوب و بد خود را مرور کنید.
زلزله آذربایجان یک اتفاق دلخراش بود که همه را ناراحت کرد. این بار هم دیدیم که سریعترین خبرها در این باره در شبکههای اجتماعی مجازی مثل توئیتر و فیسبوک منتشر شد. با گذشت یک روز از این اتفاق هنوز مهمترین خبر در این شبکهها، اطلاعرسانی دربارهی زلزله و بیان روشهای مختلف کمکرسانی به آسیب دیدگان هست.
اما متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلاتی که در خبررسانی در شبکههای اجتماعی به چشم میخورد، استفاده از خبرها یا تصاویر دروغین است که باعث میشود تا اعتماد عمومی به مطالب ارائه شده کمرنگ شود و این امر میتواند آفت بزرگی برای شبکههای اجتماعی تحت وب باشد.
خواستم تا در گیر و دار این اتفاق، توجه فعالان وب را به این موضوع جلب کنم تا نسبت به انتشار خبرها و تصاویر دقت بیشتری کنیم که خدای نکرده در اوضاع مشابه اعتماد عمومی به وب کم نشود.
کافیست قبل از انتشار خبری که خودتان در جریانش نیستید از ابزارهای جستجو استفاده کنید و تا قبل از اینکه منبع موثقی برایش پیدا نکردید آن را بازنشر ندهید.
حتی برای تصاویر هم میتوانید از جستجوی تصاویر گوگل استفاده کنید و با دادن تصویر به آن ببینید که آیا قبلاً آن عکس در واقعهی دیگری منتشر شده یا نه.
شرکت در دورهی آموزشی رایگان «سواد رسانهای» میتواند توصیههای مفیدی را برای تشخیص شایعه از خبرهای درست در اختیارتان قرار دهد.
لطفاً بیشتر مراقب مطالبی باشید که در بحران منتشر میکنید…
در سلسله پستهای «در اجتماع وب» به گپزنی با افرادی میپردازم که به موازات زندگی حقیقیشان، در وب نیز زندگی فعالی دارند. هدف از این گفتگوها آشنا شدن با ساکنین شبکههای مجازی و شناخت شبکههای اجتماعی تحت وب است. (توضیحات بیشتر)
آدرس مجازیت کجاست؟
چند وقته در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنی و بطور متوسط چه مدت زمانی رو در این شبکههای مجازی سپری میکنی؟
بیش از سه سال، اوایل شاید روزی شش ساعت! الان خیلی کمتر شده و تونستم برسونمش به روزی نیم ساعت که برای من یه رکورد به حساب میاد!
چه عاملی باعث میشه که دوست داشته باشی در شبکههای اجتماعی تحت وب، فعالیت کنی؟
راستش زندگی مجازی من به دو قسمت عمده تقسیم میشه:
زمانی که وقتی از دنیای واقعی خسته میشدم و به شبکه های اجتماعی رو میاوردم.
و الان که یکی از دلایل عمدش باخبر شدن از اخبار واقعیِ(!) جهان و کشورم، همچنین دلتنگی برای دوستان مجازیمه.
به نظر میرسه که فعالان شبکههای اجتماعی وب دوست دارند تا هر لحظه از وضعیتشون رو گزارش بدن. دلیلش چی میتونه باشه؟
به عقیدهی من اینکه یه عده آدم که به میل خودت دورت جمع شدن بدونن این لحظه چه کاری انجام میدی و از انجام اون چه حسی داری یا راجع به موضوع خاصی چه ایدهای داری به انسان حس پویایی میده. اونم تو فضایی که تحت کنترل بودن رو کمتر حس میکنی!
پروفایلهای مجازی شما خصوصی شده است یا اینکه بصورت عمومی قابل رویت هستند؟
همه ی پروفایل های من خصوصی هستن.
آیا تابحال دوستیهای مجازیتون به رفاقتهای دنیای واقعی و دید و بازدیدهای بیرون از وب هم کشیده؟
بله. و از خیلی هاشون هم راضی هستم:)
با توجه به اینکه کنترل و تحت نظر قرار دادن افراد در شبکههای اجتماعی تحت وب برای حکومتها آسونتره، فکر میکنی که فعالیت در اینگونه شبکهها چقدر میتونه خطرناک باشه؟ آیا اصولاً با اینگونه نظارتها موافقی؟
به عقیدهی من انسان موجودی آزاده و میتونه در قالب رفتار سالم نظر خودش رو در مورد موضوعات مختلف بیان کنه، بنابراین باید بگم که اگر این نظارتها در جهت اصلاح و رشد جامعه و حکومت باشه کاملا باهاش موافقم. اما اگر برای خفقان بیشتر باشه تاییدش نمیکنم.
عکس العمل دو گروه عمده از حکومتها در این باره بیشتر از بقیه به چشم میاد و اولیش حکومتهایی هستن که بهایی به حرف کاربران مجازی نمیدن، و گروهی دیگه هم با تحت نظر گرفتن شدید کاربران خفقان رو هر روز در جامعهی مجازی بیشتر میکنن که متاسفانه زیاد هم دیده میشه.
آیا بطور کل زندگی در شبکههای مجازی تحت وب رو مفید میدونی و به دیگران وقت گذاشتن در این شبکهها رو توصیه میکنی یا نه؟
شبکه های اجتماعی مجازی دقیقا شبیه سایر اجتماع های انسانی هم قسمت خوب داره و هم قسمت بد، به عقیده ی من انسان خودش تصمیم میگیره که فضای اطرافش فضای سالم و مفیدی براش باشه و بلعکس.
در خصوص خودم باید عرض کنم که شبکه های مجازی به من تو قسمت های مختلف زندگیم کمکهای خیلی زیادی کردن و خیلی جاها باعث بلوغ فکری من شدن و چشمم رو، رو به خیلی از مسائل باز کردن. و از این بابت خوشحالم:)
در سلسله پستهای «در اجتماع وب» به گپزنی با افرادی میپردازم که به موازات زندگی حقیقیشان، در وب نیز زندگی فعالی دارند. هدف از این گفتگوها آشنا شدن با ساکنین شبکههای مجازی و شناخت شبکههای اجتماعی تحت وب است.
در این مجموعه، سعی من بر آن بوده تا به سوالات اساسی بسنده کنم تا حتیالامکان طول پستها کمتر شود. همچنین به جهت تسهیل جمعبندی، تصمیمم بر آن است که از همگان سوالات یکسانی پرسیده شود تا از این طریق نگاههای موافق و مخالف راحتتر دیده شوند.
خواهشم این است که با تاباندن نور راهنماییهایتان، مسیر را هموارتر کنید تا به آنچه که باید، برسیم… (توضیحات بیشتر)
آدرس مجازیت کجاست؟
آدرس مجازیم فیسبوک و توییترم هست.
چند وقته در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنی و بطور متوسط چه مدت زمانی رو در این شبکههای مجازی سپری میکنی؟
من از اواسط سال ۲۰۰۸ با جدیت تمام شبکههای اجتماعی رو دنبال میکردم، البته آن زمانها شبکههای اجتماعی مثل امروز نبودند و فقط چندتا سایت بودند که شلوغ نبودند و یک ایده کوچیکی بودند. من هر روز با کامپیوتر و موبایلم بطور متوسط ۱۰ تا ۱۲ساعت رو از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم
چه عاملی باعث میشه که دوست داشته باشی در شبکههای اجتماعی تحت وب، فعالیت کنی؟
اینکه با دوستام در ارتباط نزدیکتری هستم و اونا و من از حال هم خبر داریم، اگرچه یک ؛لایک ، کامنت و ریتوییت و منشنتوییتر؛ هم کم اثر نیستد :)
به نظر میرسه که فعالان شبکههای اجتماعی وب دوست دارند تا هر لحظه از وضعیتشون رو گزارش بدن. دلیلش چی میتونه باشه؟
دلیل من بشخصه اینه که دوست دارم خودم رو خالی کنم، شاید وقتی با دوستی درد و دل تلفنی یا حضوری میکنم همهچی تموم میشه بعداز یک مدت فراموش میکنی، اما من مینویسم از روزگار از اتفاقهای اطرافم به شخصه که این متنها بمونه نظرات رو ببینم لایکها رو ببینم و بعدا بازم بهشون روجوع کنم. دلیل دیگهای اینه که دوست دارم همه بدونن چه حسی دارم اگر پول زیاد میاد بگم بچهها امروز خوشحالم یا ناراحتم و همینطور در رابطه با باقی مسائل…
پروفایلهای مجازی شما خصوصی شده است یا اینکه بصورت عمومی قابل رویت هستند؟
ب شخصه توییتر و فرندفید و گوگل پلاسم عمومی هستند، البته گاهی مورد حمله اشخاصی قرار میگیرم برای مدتی خصوصی میشم اما بعدش عمومی هستم. در مورد فیسبوک هم اگر شخصی را نشناسم درخواست دوستیاش را رد میکنم اما بهشون اجازه میدم مطالب عمومی من را بخوانند.
آیا تابحال دوستیهای مجازیتون به رفاقتهای دنیای واقعی و دید و بازدیدهای بیرون از وب هم کشیده؟
معمولا تمام دوستیهای من با اشخاص حقیقی انجام میشه و بله بیشتر از ۹۰درصد دوستان مجازی را در بیرون ملاقات کردهام و حتی دوستیها اینقدر قوی و صمیمی میشه که بطور مثال به مهمانیهای همدیگر هم میرویم.
با توجه به اینکه کنترل و تحت نظر قرار دادن افراد در شبکههای اجتماعی تحت وب برای حکومتها آسونتره، فکر میکنی که فعالیت در اینگونه شبکهها چقدر میتونه خطرناک باشه؟ آیا اصولاً با اینگونه نظارتها موافقی؟
خب در اینکه با این کار موافق نیستم شکی نیست، اما هرکسی مسئول نوشتههای خودشه.
فعالیت کردن شما و یا من در شبکههای اجتماعی خطری برای کسی نداره، بلکه این یک تئوری و تفکری است که بعضی از حکومتها در کشورهای مختلف دارند و فکر میکنن شبکههای اجتماعی جبهه دشمن هستش.
آیا بطور کل زندگی در شبکههای مجازی تحت وب رو مفید میدونی و به دیگران وقت گذاشتن در این شبکهها رو توصیه میکنی یا نه؟
میدونید چیه، بنظر من شخص بایستی خودش بفهمه و از بودن در وب لذت ببره حتی شده معتاد این فضای مجازی بشه، من اگه خودم جلو آینه وایسم به خودم آره توصیه میکنم اما نمیتونم به کسی این حرف رو بزنم.اهداف مردم و نتیجهای که از این شبکهها میخواهند بگیرند با هم فرق داره.
در سلسله پستهای «در اجتماع وب» به گپزنی با افرادی میپردازم که به موازات زندگی حقیقیشان، در وب نیز زندگی فعالی دارند. هدف از این گفتگوها آشنا شدن با ساکنین شبکههای مجازی و شناخت شبکههای اجتماعی تحت وب است. (توضیحات بیشتر)
آدرس مجازیت کجاست؟
وبلاگم که monire.ir هست و تو شبکههای مجازی با یوزر monire فعال هستم که جدیدا سند یوزر moniirre رو هم به اسم خودم زدم :دی
چند وقته در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنی و بطور متوسط چه مدت زمانی رو در این شبکههای مجازی سپری میکنی؟
گمونم یه ۴ سالی میشه که توییتری شدم و بلافاصله بعدش فرندفیدی. ولی فیسبوک رو خیلی قبلتر از توییتر داشتم منتها تا مدتها ازش استفادهای نمیکردم.
در مورد مدت زمان استفاده هم … سعی میکنم همیشه آنلاین باشم (بخصوص در مورد توییتر که خاصیتش همیشه حضور داشتنه) ولی خب از وقتی جیپیآراس رو کنار گذاشتم گمونم روزی ۶-۷ ساعت آنلاین باشم. ولی اینها به این معنی نیست که همهی این ساعات رو تمام و کمال حواسم به اینترنت هست. در حینش به کارهای دیگهم هم میپردازم.
چه عاملی باعث میشه که دوست داشته باشی در شبکههای اجتماعی تحت وب، فعالیت کنی؟
تبادل اطلاعات و سرگرم شدن … البته اینها بهانه ست. بیشتر واسه از تنهایی در اومدنه.
به نظر میرسه که فعالان شبکههای اجتماعی وب دوست دارند تا هر لحظه از وضعیتشون رو گزارش بدن. دلیلش چی میتونه باشه؟
شاید چون فکر میکنن این وضعیت گزارش دادن اطلاعات مهمیه :دی من خودم بیشتر یه نوع عادت و ثبت خاطرات روزمرهم شده و خب همون عامل از تنهایی در اومدن هم تاثیر داره. میخوام لحظاتم رو با بقیه شریک بشم.
پروفایلهای مجازی شما خصوصی شده است یا اینکه بصورت عمومی قابل رویت هستند؟
توییتر و فرندفیدم اغلب عمومیان (مگر بعضی مواقع خاص) ولی خب فیسبوک نه! چون مردم عادیتر و اغلب دوستان و آشنایان عضو هستن و خیلیها بهش دسترسی دارن اونجا بیشتر پستهام خصوصی هستند.
آیا تابحال دوستیهای مجازیتون به رفاقتهای دنیای واقعی و دید و بازدیدهای بیرون از وب هم کشیده؟
اون اوایل خیلی داغتر بودم که مثلا دوستای مجازیمو ببینم و خوشبختانه خیلیها رو هم دیدم و تعدادیشون هم دوستان ثابتم شدن. ولی خب این تب هم مثل بقیه تبها خوابیده :)
فکر میکنی که چرا دیگه اون هیجان قبلی رو نداری؟ به نظر میرسه که از اینجور دوستیها دل خوشی نداری؟
شاید چون الان بیشتر درگیر زندگی حقیقیترم هستم و بیشتر با دوستای دنیای حقیقیم وقت میگذرونم. شایدم چون به اندازه کافی دوستِ خوب مجازی یافتم که دیگه نیاز این رو نمیبینم که با دیدار آدمای مجازی بهشون نزدیکتر بشم و یه جورایی ترجیح میدم دامنهی دوستیمو محدود کنم.
ولی این سوالتون خیلی زیرکانه بود :دی درسته که خاطره بدی از این دوستیهای حقیقی شده دارم ولی اون قدر نبود که روی اشتیاقم واسه دیدن بقیه تاثیر بذاره.
با توجه به اینکه کنترل و تحت نظر قرار دادن افراد در شبکههای اجتماعی تحت وب برای حکومتها آسونتره، فکر میکنی که فعالیت در اینگونه شبکهها چقدر میتونه خطرناک باشه؟ آیا اصولاً با اینگونه نظارتها موافقی؟
اینکه کنترل شبکههای اجتماعی آسونتره و بارها شده باعث دردسر عدهای بشه رو قبول دارم ولی اینکه این دلیل باعث بشه ما از این تکنولوژی دست بکشیم رو نه! حتی به نظرم نباس خودسانسوری کرد. البته کلهم زیاد بوی قرمه سبزی میده :دی
در مورد نظارتها هم نظری ندارم. بذارین خوش باشن :دی
آیا بطور کل زندگی در شبکههای مجازی تحت وب رو مفید میدونی و به دیگران وقت گذاشتن در این شبکهها رو توصیه میکنی یا نه؟
بستگی به هدف آدما داره. از نظر تبادل اطلاعات و درجریان قرار گرفتن اخبار روز و حتی رشد روابط اجتماعی و شناخت آدما خیلی خیلی مفیده. و خب باز بستگی به آدمش داره. به بعضیا توصیه نمیکنم (حتی گاهی منع میکنم) ولی به بعضیا مشتاقانه پیشنهاد میدم حضور پررنگتری داشته باشن :دی
خب چطور به این نتیجه میرسی؟ آیا افرادی که باید در این شبکهها حضور پررنگی داشته باشند، ویژگی خاصی دارند؟
ویژگیای مهمتر از فرهنگ و جنبهی استفاده؟
البته بیشتر تا الان منعهایی که کردم مربوط به توییتر و فرندفید بوده اونم چون ترجیح میدادم توییتهام (که خیلی بیپروا و بدون خودسانسوری هستند) رو دوستان دنیای حقیقیم نخونن. اینم یه نوع بدجنسیه دیگه :دی