اسدالله علیمحمدی، نویسندهی وبلاگ «بیلی و من» و مولف کتاب «روزی روزگاری، وبلاگ» که از نسل اولیهای بلاگستان فارسی است و البته گردآورندهی لیست وبلاگهای کلاسیک ایرانی؛ اخیراً در وبلاگش شروع کرده به نوشتن درخصوص سرنوشت بلاگرهای نسل اولی. که با توجه به رکود این روزهای بلاگستان و دلسرد شدن اکثر بلاگرها از نوشتن، جای بسی تحسین دارد. قرار گرفتن بلاگنوشت در این لیست، و نگارهی پر از مهری که جناب علیمحمدی درباره بنده نوشتهاند، بهانهای شد تا یکبار دیگر درباره وبلاگها بنویسم.
این روزها بیشتر کسانی که در اطرافم میبینم، زندگی مجازیشان را در تلگرام میگذرانند. تا جایی که خیلی از رسانهها و سازمانها هم برای اینکه دیده شوند و به یاد مردم بمانند، در این پیام رسان خانه گزیدهاند! و این در حالیست که بیشتر کاربران این سرویسدهنده را ایرانیها تشکیل میدهند و تقریباً در هیچکجای دیگر دنیا، از یک سرویس پیامرسان چنین استفادههایی که در کشور خودمان شاهدش هستیم، نمیشود. شاید باورتان نشود، اما شدت این فاجعه تا آنجاست که خیلیها که تازه پا به عرصه زندگی مجازی نهادهاند و ابزار دسترسیشان فقط تلفن هوشمندشان است، فکر میکنند که دنیای وب محدود به همین تلگرام است! اما خبر بدتر اینکه خیلی از بلاگرهای دوست داشتنی ما هم حالا دست از نوشتن در وبلاگشان کشیدهاند و در کانالهای تلگرامی مینویسند :(
چند لحظه به محدودیتهای تلگرام فکر کنید:
– عدم امکان جستجوی مناسب در بین مطالب
– عدم امکان نظر گذاشتن در زیر پستهای کانالها
– عدم امکان دستهبندی موضوعی
– عدم امکان درج لینک بین مطالب
– عدم امکان پشتیبان گیری از مطالب
– عدم تخصیص لینک یکتا به مطالب
– عدم امکان به اشتراک گذاری در خارج از محیط تلگرام
و همه اینها و صدها محدودیت دیگرِ ناشی از استفادهی نادرست از یک پیام رسان بجای یک محیط مدیریت محتوای مناسب موجب میشود که نوشتههایتان جایگاه واقعی خود را نیابند. البته من مخالف استفادهی بلاگرها از تلگرام نیستم. خوب یا بد باید بپذیریم که امروز، آنجا چشمهای بیشتری برای دیدن مطالب حضور دارند ولی نباید تلگرام را به پایگاه اصلی بلاگنوشتها تبدیل کرد. در حقیقت نباید گول آن چندین kهایی که زیر مطالب نمایش داده میشود را خورد! همین که مطلبی به اشتراک گذاشته شود، اگر اعضای گروه بدون خواندن مطالب هم، صفحه را بالا و پایین کنند، جز خوانندگان آمار کذایی مطالبتان محسوب میشوند! پس بیایید به آن چند صد نفری که واقعاً مطالب وبلاگتان را میخواندند و تاثیر میپذیرفتند، خیانت نکنید و قلم نوشتههایتان را به صفحات ماندگارتر وبلاگها برگردانید. باور کنید سختیِ این کار ارزشش را دارد.