اینکه امروز من و حدیثه طلاق گرفتیم شاید برای دوستانی که ما را میشناسند خبر حیرتآوری باشد. برای خودمان هم چنین است البته!
مسلماً سختیهای این روزها قابل بیان نیستند و خودمان بیش از همه متاسفیم که کار به اینجا رسید و تمام تلاشمان را کردیم اما…
فکر میکنم چون بیشتر زندگی هر دوی ما روی اینترنت با شما شریک بود، حق دارید که از این خبر هم مطلع باشید، اما لطفاً جزئیاتش را بگذارید بین خودمان بماند…
دروغ چرا؟ با اینکه مدتها بود چیزایی رو حس کرده بودم ولی عمیقا ناراحت شدم :|
برا جفتتون آرزوی خوشحالی میکنم
خیلى متاسفم.
واقعا نمیدونم چى باید گفت. ما سالها عادت کردیم که شما رو باهم ببینیم. الان هم باورش خیلى سخته. راستش اگه بخوام خودخواهانه نظر بدم (بدون در نظر گرفتن نظر خودتون – که البته ازش اطلاعى ندارم) باید بگم دلم میخواست یه اتفاقى میفتاد که باز شماها رو باهم ببینم. امیدوارم هرچى که خیره همون اتفاق بیفته
و اینکه مرسى که ماها رو هم از خودتون دونستین
من شوکه شدم.
من اون قدیم قدیما وبلاگتون رو دنبال نمی کردم
ولی این پست باعث شد کمی برم شخم بزنم http://blognevesht.com/?s=%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%D9%87
واقعا غم انگیزه و ترسناکه دیدن خاطرات خوش، درست وقتی که همه چیز تموم شده :(
من شوکه شدم
دو سه بار اسم وبلاگ رو دیدم گفتم دارم اشتباه میکنم.
واسه اینکه خیلی چیزا بمونه، باید نباشه!
گاهی ماهی واسه موندن باید از آب جدا شه…
انشاالله هرچی که خیره برای هردوی شما اتفاق بیفته.
امیدوارم خداوند به هردویتان صبر بدهد و بهترین ها برایتان اتفاق بیفتد.
واقعا متأسف شدم اصلا شوکه شدم اینو دیدم.
برای هردو تون آرزوی صبر و آرامش میکنم.
انشالله اگه به هم علاقه مندید و مشکلات برطرف شد دوباره با هم ازدواج کنید.
باور کنید خیلی جدی گفتم به عنوان کسی که در خانواده خود ما این اتفاق افتاد.
واااااااااااااااااااااااتتتتتتت! O_O
بارنی چی میشه؟ :(
آدم میمونم چی بگه!!!
امیدوارم دو تاتون مسیر بهتری رو پیدا کنید.
از شنیدن این خبر واقعا متاثر شدم ولی برای هر دوی شما آرزوی موفقیت دارم
من هم متاسف شدم اما امیدوارم روزهای آفتابی رو دوباره با هم تجربه کنید حتی به عنوان دو تا دوست.
برای من که نوشته های جفتون رو از مدتها قبل ازدواجتون می خوندم و می شناختمتون خبر خوبی نبود. اما امیدوارم بتونید از پس این روزها بربیاید و با حال خوب به استقبال سال جدید برید
:|
من امیدوارم دوباره برگردید و با هم زندگی کنین
این دفعه پایه های زندگی تون محکم تر باشه
عمیقا ناراحت شدم
واقعا نمیدونم چی بگم
من همیشه وقتی یه جایی صحبتی میشد از یه زوج وبلاگ نویس، همون اول یاد شماها می افتادم …
سلام..خیلی متاثر شدم.
همیشه با یادآوری خاطرات به دل پاک و دید قشنگی که به دنیا داشتین، غبطه میخوردم..دنیا رو جور دیگه نگاه میکردین..به عنوان حرف آخر میگم که خدا بعضی آدما رو واسه هم خلق کرده..و شما از کسانی بودین که فقط خودتون میتونستین با روحیات همدیگه کنار بیاین..هروقت از اعتماد، صحبتی میشد ، شما رو الگو قرار میدادم..چون با وجود دنیای مجازی و دوستهایی که داشتین ولی به هم اعتماد داشتین.و خیلی از تعصب های دنیای امروز دور بودین…امیدوارم اگر تصمیمی گرفته شد،تصمیم درستی باشه و باعث ناراحتی بیشترتون نشه..
شاد باشید
فقدان خیلی سخته.خیلیییی سخت
فقدان یک دوست یک عزیز یک شریک
خیلی متاسف و ناراحت شدم
امیدوارم این استرسور و خلایی که ایجاد شده از شدتش کم بشه و روی خوب زندگی رو ببینید