در سلسله پستهای «در اجتماع وب» به گپزنی با افرادی میپردازم که به موازات زندگی حقیقیشان، در وب نیز زندگی فعالی دارند. هدف از این گفتگوها آشنا شدن با ساکنین شبکههای مجازی و شناخت شبکههای اجتماعی تحت وب است.
در این مجموعه، سعی من بر آن بوده تا به سوالات اساسی بسنده کنم تا حتیالامکان طول پستها کمتر شود. همچنین به جهت تسهیل جمعبندی، تصمیمم بر آن است که از همگان سوالات یکسانی پرسیده شود تا از این طریق نگاههای موافق و مخالف راحتتر دیده شوند.
خواهشم این است که با تاباندن نور راهنماییهایتان، مسیر را هموارتر کنید تا به آنچه که باید، برسیم… (توضیحات بیشتر)
آدرس مجازیت کجاست؟
آدرس مجازیم فیسبوک و توییترم هست.
چند وقته در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنی و بطور متوسط چه مدت زمانی رو در این شبکههای مجازی سپری میکنی؟
من از اواسط سال ۲۰۰۸ با جدیت تمام شبکههای اجتماعی رو دنبال میکردم، البته آن زمانها شبکههای اجتماعی مثل امروز نبودند و فقط چندتا سایت بودند که شلوغ نبودند و یک ایده کوچیکی بودند. من هر روز با کامپیوتر و موبایلم بطور متوسط ۱۰ تا ۱۲ساعت رو از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم
چه عاملی باعث میشه که دوست داشته باشی در شبکههای اجتماعی تحت وب، فعالیت کنی؟
اینکه با دوستام در ارتباط نزدیکتری هستم و اونا و من از حال هم خبر داریم، اگرچه یک ؛لایک ، کامنت و ریتوییت و منشنتوییتر؛ هم کم اثر نیستد :)
به نظر میرسه که فعالان شبکههای اجتماعی وب دوست دارند تا هر لحظه از وضعیتشون رو گزارش بدن. دلیلش چی میتونه باشه؟
دلیل من بشخصه اینه که دوست دارم خودم رو خالی کنم، شاید وقتی با دوستی درد و دل تلفنی یا حضوری میکنم همهچی تموم میشه بعداز یک مدت فراموش میکنی، اما من مینویسم از روزگار از اتفاقهای اطرافم به شخصه که این متنها بمونه نظرات رو ببینم لایکها رو ببینم و بعدا بازم بهشون روجوع کنم. دلیل دیگهای اینه که دوست دارم همه بدونن چه حسی دارم اگر پول زیاد میاد بگم بچهها امروز خوشحالم یا ناراحتم و همینطور در رابطه با باقی مسائل…
پروفایلهای مجازی شما خصوصی شده است یا اینکه بصورت عمومی قابل رویت هستند؟
ب شخصه توییتر و فرندفید و گوگل پلاسم عمومی هستند، البته گاهی مورد حمله اشخاصی قرار میگیرم برای مدتی خصوصی میشم اما بعدش عمومی هستم. در مورد فیسبوک هم اگر شخصی را نشناسم درخواست دوستیاش را رد میکنم اما بهشون اجازه میدم مطالب عمومی من را بخوانند.
آیا تابحال دوستیهای مجازیتون به رفاقتهای دنیای واقعی و دید و بازدیدهای بیرون از وب هم کشیده؟
معمولا تمام دوستیهای من با اشخاص حقیقی انجام میشه و بله بیشتر از ۹۰درصد دوستان مجازی را در بیرون ملاقات کردهام و حتی دوستیها اینقدر قوی و صمیمی میشه که بطور مثال به مهمانیهای همدیگر هم میرویم.
با توجه به اینکه کنترل و تحت نظر قرار دادن افراد در شبکههای اجتماعی تحت وب برای حکومتها آسونتره، فکر میکنی که فعالیت در اینگونه شبکهها چقدر میتونه خطرناک باشه؟ آیا اصولاً با اینگونه نظارتها موافقی؟
خب در اینکه با این کار موافق نیستم شکی نیست، اما هرکسی مسئول نوشتههای خودشه.
فعالیت کردن شما و یا من در شبکههای اجتماعی خطری برای کسی نداره، بلکه این یک تئوری و تفکری است که بعضی از حکومتها در کشورهای مختلف دارند و فکر میکنن شبکههای اجتماعی جبهه دشمن هستش.
آیا بطور کل زندگی در شبکههای مجازی تحت وب رو مفید میدونی و به دیگران وقت گذاشتن در این شبکهها رو توصیه میکنی یا نه؟
میدونید چیه، بنظر من شخص بایستی خودش بفهمه و از بودن در وب لذت ببره حتی شده معتاد این فضای مجازی بشه، من اگه خودم جلو آینه وایسم به خودم آره توصیه میکنم اما نمیتونم به کسی این حرف رو بزنم.اهداف مردم و نتیجهای که از این شبکهها میخواهند بگیرند با هم فرق داره.
ممنون
سلام.
کار جالبیه!
خوبیش اینه که هر کی یه ذره به علت حضورش توی وب فکر میکنه…این یه کنشه یا واکنش؟…و میون اینهمه کنش و واکنش چرا وب؟
تخلیه میتونه یه مسکن مفرح معنادار باشه، و همینطور میتونه خوابآور و مبتذل باشه.
حضور در وب میتونه ناگزیر باشه مثل کسی که وقتی داره تو کوچهپسکوچههای “من توو من” گاه بن بست از دست یه مهاجم فرار میکنه از اولین روزنی که باز ببینه بره تو…یا میتونه یه انتخاب باشه برای هدفی مشخص…میتونه حمله باشه میتونه دفاع باشه…میتونه شغلی باشه واسه نفهمیدن و یا جنگ، میتونه عشقی باشه برای صلح…من فکر میکنم پرسشهای متعدد سنجیده بتونه نگاه وبگرد و خوانندهشو لااقل به خودش مفیدتر کنه…و این خیلی خوبه چون بصورت مثبتی سازندهست.
این چه رازیه که بعد از ده سال نوشتن و انصراف بدلایل ناامنی با چند آی.دی هنوز مینویسم، در حالیکه قصدم دوستیابی مجازی منجر به واقعیت و یا حتی نویسندگی نیست؟
توی این کار باارزش موفق باشین.