از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است. فاطمه یک «زن» بود، آنچنان که اسلام میخواهد که زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم کرده بود و او را در کورههای سختی و فقر و مبارزه و آموزشهای عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.
وی در همه ابعاد گوناگون «زن بودن» نمونه شده بود.
مظهر یک «دختر»، در برابر پدرش.
مظهر یک «همسر»، در برابر شویش.
مظهر یک «مادر»، در برابر فرزندانش.
مظهر یک «زن مبارز و مسئول»، در برابر زمانش و سرنوشت جامعهاش.
وی خود یک «امام» است، یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایدهآل برای زن، یک «اسوه»، یک «شاهد» برای هر زنی که میخواهد «شدن خویش» را خود انتخاب کند…
وی در همه ابعاد گوناگون «زن بودن» نمونه شده بود.
مظهر یک «دختر»، در برابر پدرش.
مظهر یک «همسر»، در برابر شویش.
مظهر یک «مادر»، در برابر فرزندانش.
مظهر یک «زن مبارز و مسئول»، در برابر زمانش و سرنوشت جامعهاش.
وی خود یک «امام» است، یعنی یک نمونه مثالی، یک تیپ ایدهآل برای زن، یک «اسوه»، یک «شاهد» برای هر زنی که میخواهد «شدن خویش» را خود انتخاب کند…
دکتر علی شریعتی
سوالی که من دارم اینه که واقعیت زندگی فاطمه کجاست. نقل قولهایی که میشه همه از کسانی هست که تایید و تمجید میکنن. ولی واقعیت زندگی اش کجاست. من یه کتاب از سلمان رشدی خوندم که شاید کسانی که این زن رو بی محابا قدیسه میکنن هم بخونن. میخوام بدونم شما تاریخ مدونی که توسط یه مسلمان نوشته نشده باشه در مورد زندگی فاطمه دارید یا نه. اینکه این زن ال بود و بل بود کمکی نمیکنه. خوب این زن چکار کرد که نمونه بود. این رو اگه میشه جواب بدید. در ضمن جوابی بدید برای یک لامذهب چون یه مسلمون انی وی به این چیزها اعتقاد داره. ممنون میشم.