این روزها با توجه به موضوع کاریکاتورهای اهانت آمیز به حضرت محمّد مصطفی (ص)، عدهای، از جمله روسای جمهور کشورهای غربی و برخی از دوستان وبلاگ نویس خودمان، این موضوع را از نمود بارز «آزادی بیان» شمردهاند و عدهای دیگر با نقد این نظریه، آنرا نوعی توهین به مسلمین و مقدسات آنان میدانند.
من به شخصه با نظریه دوم موافقم. به نظر من برای آزادی بیان نیز مرزهایی وجود دارد. شما در بیان، تا آنجا آزادید که به اعتقادات، افکار و مقدسات دیگران توهین نکنید. البته راه برای نقد و تحلیل باز است، اما توهین مجاز نیست. همانگونه که در عمل تا آنجا آزادید که به آزادی دیگران خللی ایجاد نکنید.
اما از سوی دیگر ما مسلمانان نیز بایستی از راههای معقول و منطقی اعتراض خود را نسبت به این عمل ناشایست نشان دهیم. مسلمّاً حمله به سفارتخانهها و تسخیر آنها، توهین به اتباع اروپائی مقیم در کشور، راه انداختن کارناوالهای حیوانی و از این گونه حرکات مضحک، نمیتواند نماد اعتراض منطقی باشد و گاهاً خود نمودی از صحّه گذاردن بر موضوعات بحث شده در کاریکاتورها هستند.
من به شخصه با نظریه دوم موافقم. به نظر من برای آزادی بیان نیز مرزهایی وجود دارد. شما در بیان، تا آنجا آزادید که به اعتقادات، افکار و مقدسات دیگران توهین نکنید. البته راه برای نقد و تحلیل باز است، اما توهین مجاز نیست. همانگونه که در عمل تا آنجا آزادید که به آزادی دیگران خللی ایجاد نکنید.
اما از سوی دیگر ما مسلمانان نیز بایستی از راههای معقول و منطقی اعتراض خود را نسبت به این عمل ناشایست نشان دهیم. مسلمّاً حمله به سفارتخانهها و تسخیر آنها، توهین به اتباع اروپائی مقیم در کشور، راه انداختن کارناوالهای حیوانی و از این گونه حرکات مضحک، نمیتواند نماد اعتراض منطقی باشد و گاهاً خود نمودی از صحّه گذاردن بر موضوعات بحث شده در کاریکاتورها هستند.