اولین قانون نوشته شده بر دیوارهای تالار آموزش چنین است:
آن که داشتن میطلبد، خواهد داشت.
آن که خواندن میطلبد، خواهد خواند.
آن که دانش میطلبد، خواهد آموخت.
(روشنایی طریق)
***
حکایتی گفتهاند از جنگجویی ژاپنی و استادش که فرمانده بود. استاد پیامی برای شاگردش فرستاد، با کبوتر نامهبر. در روزگاران کهن، پیام را با کبوتر میفرستادند.
پرنده در باران گرفتار آمد و وقتی شاگرد نامه را باز کرد، بخشهایی از پیام پاک شده بود. با این حال شاگرد تعالیم نوشته شده در نامه استاد را به کار بست، بیشتر با استفاده از شناخت خود نسبت به استاد، نه نامه او.
چون شاگردی که میخواهد ذهن استادش را بخواند روی نامه تمرکز کرد و با خواندن هر کلمه فهمید که جمله به کجا ختم میشود.
با دقت و تمرکز به استاد خود گوش فرا دهید تا از خرد او بهرهمند شوید.
عمق شناخت در شاگرد است نه استاد.
گوش فرا دادن انفعالی، سطحی است. هر چیزی که سر راه سخن گفتن استاد قرار گیرد مایه حواس پرتی است. باید ساکت باشید. در میان سخن استاد حرف نزنید. نکته اینجاست که بگذارید شناخت مانند پیکان وارد ذهن شما شود.
زنی با مشکلات زیاد نزد دانایی رفت و پرسید: «چگونه مشکلاتم را حل کنم؟» دانا گفت: «سگ» و زن با خوشحالی و تشکّر فراوان دور شد.
راهحل تمام مشکلات آن زن در یک کلمه بود: «سگ». یعنی بهترین صفات سگ را در زندگی خود به کار ببند. وفاداری، اطاعت، عشق، صبر، پشتکار و استقامت. و چون زن بدون خودبینی گوش داد معنای آنرا دریافت.
وقتی خودبینی در میان باشد، اگر استاد ۴۵ دقیقه صحبت کند حتی یک کلمه هم درک نخواهید کرد.
اطلاعات از قبیل بودجه، موقعیت یا تسلیحات را میتوان به دست آورد، گردآوری کرد، مقایسه کرد، فهرستبندی و ذخیره کرد. به واقع اطلاعات، ابزاری فیزیکی برای استفاده است.
دانش از قبیل ثروت، قدرت یا هنرهای رزمی را میتوان به دست آورد، نشان داد، انباشت، به ارث برد یا حتی از دست داد. به واقع عقل و مهارت است که باید خوب از آن استفاده کرد.
ولی خرد از قبیل توانگری، شرافت و شجاعت را تنها میتوان آموخت یا در آن متحول شد. به واقع خرد روحی است، حالتی است از وجود که در طی رشد اهدا میشود، مانند مرد و نزاکت او.
اطلاعات کتابخانه شماست.
دانش چیزی است که از طریق آن استنباط میکنید.
معرفت در عمل میشود خرد.
حافظه کوتاه مدت شما بزرگترین، همهفن حریفترین، قویترین و تغییرپذیرترین ابزاری است که میتوانید در هر روز زندگی خود از آن استفاده کنید.
گام بعدی در قلمروی سکوت، طریق معرفت است. در ابتدا کتابی را انتخاب کنید، نه برای وقت گذرانی مانند داستانهای هجو بلکه برای طلب معرفت مانند فلسفه، روانشناسی، مذهب و دیگر زمینههای دانشگاهی. این کتاب میتواند حرفهای باشد یا در شما ایجاد انگیزه نماید. کتابی که تمام کردن آن کاملاً سخت باشد. آنرا ۱۵ دقیقه مطالعه کنید.
نکاتی را که باید بخاطر داشته باشید مشخص کنید. میتوانید لحظهای را برای به یاد سپاری آنها صرف کنید. پس از پایان ۱۵ دقیقه کتاب را بسته و آن نکات را در دفتر روزانه خود یادداشت کنید. عجیب است اگر نکات کتاب و نکات دفتر روزانه خود را با هم مقایسه کنید، خواهید دید «آن چه فکر میکردید بسیار مهم است» آنهایی هستند که به هنگام یادداشت فراموش شدهاند!
روز بعد را با مطالعه نکات قبل شروع کنید. همان کارها را تکرار کنید. روز بعد و روزهای بعد تا وقتی که کتاب را تمام کنید. پس از اتمام کتاب یک نسخه خلاصهنویسی شده از آن کتاب دارید که خودتان آنرا نوشتهاید.
(در قلمرو سکوت ـ ویجی اسواران ـ نیما عربشاهی)